.

هنوز جوهر قلم حسین شریعمتداری بعداز نوشتن مقاله امروزش به بهانه دستگیری محمود الحُسنی الصراخی، خشک نشده است که خبر رسیده: کشک کجا؟ 

پشم کجا؟ 

کسی در عراق دستگیر نشده است.

خدا رحم کرد برای فردا جمعه رونه ای منتشر نمی شود وگرنه دوباره باید یک دروغ  دیگری بهم ببافد و ما هم مچل وار بنشینیم و بخوانیمش. 

 


مملکت ما در هر شرایطی قرار دارد، تازمانی که به عنوان رئیس جمهور روی کار است ، جای نگرانی نیست.

یکی از نشانه های کار آمدی یک دولت ، وجود فراوان ارزاق عمومی و سیر بودن شکم مردم کشور است.

 شناخت اینکه تحریم به کجاهای کشور ضربه زده است ، کار ما نیست.

 کار خبرگان و دانشمندان است.

من وقتی به وضع خورد و خوراک مردم نگاه می کنم و مسافرت ها و عروسی ها و نئون های روشن گاه ها و مغازه هاو امنیّّت مرزها، خیلی نگران فرو پاشی قریب الوقوع کشور نیستم.

وجود بیماری های جسمی و روحی مردم انکار ناپذیر است.

دروغ و مکر و ریا و جنایت هم هر روز دست و پای ما را بیشتر می بندد.

بیکاری و ی و . اینها هم هست.

ولی وقتی شما به بازار می روید،  نخود و لوبیا هم هست.

گوشت و لبنیات هم هست.

تنوّع میوه های فصلی هم به معابر و پیاده روها، رنگ نشاط می دهد.

رستوران و آشپزخانه و اغذیه  ی ها هم هر روز رو به تزاید است.

مردم البته حسود هم هستتد.

اگر بتوانند وقتی شما با یک پاکت میوه از سمت محلّه فخارخونه به سمت شهرک رسالت در حرکت هستی، جلوی د علی فاضل نگهت می دارند تا ببیند چند کیلو میوه واز چه جنسی ه ای.

این گُه کَش مابی امّا تقصیر دولت نیست. خصلت ِ ذاتی خودِ مردم است. 

نمی توانند جلو چُسش زدن خود را بگیرند.

اما آنقدر انار و انگور و نارنگی و هلو و به و سبزی جات در بازار ریخته است که آدم از خودش می پرسد در یک مملکت خشک با زیر ساخت های فرسوده کشاورزی ، این طراوت  از کجا می آید.

‌اینها بالاخره نشانه این است که دولتی روی کار است و تمهیدی.

با ت های پشت پرده ، هم کشور را از فرو غلطیدن به ورطه افلاس ، کنترل می کند.

هم مردم را به حقوقشان آشنا.

وهم ت های منطقه ای را تعدیل می کند.

خدا پدرش را هم بیامرزد.

دکتر از معدود ونی است که در تاریخ آینده کشور ، فحش نخواهد گرفت.

 


 

ابوالفضل فاتح ، رومه نگار پُخته و ساخته ای است در حوزه تحلیل های ی که پزشک هم هست.

فاتح امروز مقاله غنی و پُرحجمی دارد راجع به عراق امروز .

این مقاله با عنوان " روزهای سخت آیت الله سیستانی" که در سایت بهار نیوز منتشر شده است.

 

 

 

 


.

زشته به حضرت عباس قسم! زشته.

 به کار گیری این کلمه ها در غیر جای خودش، به منزله بر باد دادن زبان فارسی و دست کم گرفتن بار گرانسنگ فرهنگ وادب است.

مردم به ما می خندند.

عمو میتی داد میزنه : ریدی تو تعزیه.

خود شیفتگی اگر کنترل نشود، کارش ممکن است به استبداد و خود کامگی های مرگبار بکشد و از یک طرف به خودکشی و از درون پُکیدن.

فکر کنید نام خانوادگی من " چارواداری " است.

یه زمان هایی  که برای حمل و نقل بار ماشین نبوده است ، پدر بزرگ من دوتا قاطر و دوتا الاغ داشته است و بار و اثاثیه مردم آبادی را به کاشون می رسانده است و از آن طرف موقع غروب ، بار و اثاثیه مردم را از شهر به آبادی بر می گردانده است  و کرایه ای دریافت می داشته است .

بعد موقعی که اداره سجلّ و احوال درست شده است، نام خانوادگی ما را هم به اعتبار شغل پدر بزرگم ،" چاروادار " یا " چارواداری " انتخاب کرده اند.

 حالا من حق ندارم ، شغل آبائ و  اجدادی خودمان را صاحب امتیازی و راهداری همه راه ها و جاده های کشور بدانم مثلا در دوره زندیه و قاجار و تجارت بین الملل و بازرگانی اشراف. ( نمونه اش خاندان عامری ها در کاشان) .

به خود پیغمبر قسم ! عقده حقارت با هیچ چیز پُر نمی شود مگر با فروتنی و تواضع اصیل.

 اینجوری آدم نه تنها بزرگ نمی شود که به ماخولیای خود بزرگ بینی گرفتار می شود و اسباب ملعبه.

یعنی چه که ما هر به چند وقت یکبار قلم دست بگیریم و پدر و مادر و باباجون و ننه جون خود را با ادبیاتی وصف کنیم که با آن ، بزرگان حماسه و تاریخ و علم و تقوا و ادب و عرفان توصیف می شوند.

حموم یکشنبه ای ، حموم یکشنبه ای است .

ممّد یکشنبه ای هم پسرِ حمومیِ حموم یکشنبه ای بود که بعدا شده بود مستخدم دبیرستان عبداللهی آرون. 

 حالا شما برو تاریخ را عوض کن و بگو:  " حموم شرُف المُلک" . یا حموم احتشام السلطنه .یا

به پیغمبر قسم ، چیزی عوض نمیشه.

جعل هوّیت ، خودش یک جنایت حساب می شود.

 دلیلش هم این است که ما وقتی خودمان زورکی برای خودمان جایی را در اجتماع تعریف کردیم ، بعد انتظار داریم اجتماع هم به اعتبار همین جایگاه جعلی به ما باج بدهد .

اگر داد که هیچ ! اگر نداد کینه ای می شویم و در صدد انتقام بر می آییم.

همه آدم های آرون و بیدگل بالاخره یه روزی یه ماجونی داشته اند و یه بابا جونی و دو رکعت نمازی و مِجری و صندوقچه ای و عشقی به کربلا و .

تموم شد رفت. 

ولی اینکه ما هی تو خونه مون بنشینیم و بخوانیم :

قاسم باقی زرتینا /  سرت به قلوه تینا دیگه خیلی مسخره است .

بخدا خیلی مسخره

 

 

 

 

 

 


این جمله ای که حالا قصد دارم در باره ملک الشعرائ بهار بنویسم، جمله خشم برانگیزی است.

دشمن تراش.

کینه آفرین.

شاعر تو این مملکت هست که اگر در توانش باشد بعد از شنیدن قضاوت من راجع به ملک الشعرا ،با دو دست مبارکش خفه ام می کند.

شاعر دیگری هست که خواهد گفت : برو بُزت را بچران بی سواد!

شاعرانی هم  هستند که خواهند گفت: 

آخه نکبت ! توبلد هستی  یک بیت شعر را درست از رو بخوانی و حالا 

داری هی زر زر می کنی.

 شاعر بعدی کسی است که اگر روزی همه دستگاه های فرهنگی ایران مثل وزارت ارشاد و رادیو و تلویزیون و نهاد های کوچک و بزرگ شعر و شاعری و رومه ها را  تیول کند، از روی خود شیفتگی اجازه نمی دهد حتّی یک آبدار خانه مثل آبدار خانه انجمن ادبی محمد هلال ، از میان این همه امکانات ملّی بی حساب و کتابی که در سراسر کشور دیده می شود، به اسم ملک الشعرا نام بخورد.

همه را به اسم خودش و پدرش  ومادرش و زنش و مادر زنش و دخترش و پسرش و فامیل هاش تابلو نصب می کند و مثل رهبر کره شمالی همه را وادار به کرنش می کند در برابر عکس و تمثال آنها.

چهارمی چیزی بر زبان نخواهد آورد تا به زعم خودش جواب ابلهان را با خاموشی داده باشد.

البته همه آنها از زاویه ای ، درست خواهند گفت.

بنده هم اعتراضی ندارم.

با این حال اجازه بدهید عرض کنم: 

از صفوّیه به این سو فقط یک شاعر داریم و آن هم ملک الشعرا بهار است که امروز زاد روزتولد اوست. فکر کنم صد و چهلمین سال تولد او راامروز باید جشن بگیریم.

 

برخیزم و زندگی زسر گیرم 

وین رنج دل از میانه برگیرم

 

 


.

 خوشم میاد از رومه کیهان که همیشه مقالات ی اش را یکسال زودتر از اینکه واقعه ای ی در  کشور یا در منطقه رخ بدهد ، می نویسد و در میز سردبیر بایگانی می کند برای روز مربوطه. 

 کیهان ۱۶ آبان ، امشب دو تا مقاله دارد که یکی " فتنه ۹۸در منطقه " اسم دارد و مربوط است به وقایع امروز لبنان.

مقاله بعدی که اشاره دارد به دستگیری " محمود الحسینی الصرخی"  با عنوان " دستگیری شیخ فتنه گر " .

منتهی مسئله این است که کسی جایی پیدا نمیشه این مقالات را بخواند.

 

 


 

.

اگر افراد دورهمی عصر جمعه های آران و بیدگل  کمی بیشتر، خود را شنگول نشان بدهند و از سلام و از احوال  پُرسی انرژی بخش فاصله نگیرند، دورهمی های خاطره آفرینی می شود.

چهره عبوس در همه جا نامطلوب است، در مهمانی های دوستانه مکروه.

مملکت ما پول نفت مفتی زیاد دارد و مسئولین ضرورتی نمی بینند زمینه را برای کار بیشتر و تولید بهتر فراهم کنند تا آینده کشور از استقلال سلامت و نشاط بیشتری برخوردار باشد.

آنها فکر می کنند ، مملکت هر چه بیشتر مشنگی اداره شود، خیال خودشان راحت تر است.

لذا هر روز برتعداد تعطیلی ها می افزایند تا هم مدّاح پروری ، رواج و رونق خودش را داشته باشد و هم بازار گشادی و تنبلی و تن پروری ، بازار گرمی باشد.

اینجاست که بازی ورق و تخمه و چای و ساندویچ سرد و میوه و آش رشته و کیک و حلیم و این چیزها ، اوقات فراغت ما را پُر می کند.

 بازی ورق یک خصلتی در خود دارد که آدم هایی ولو با شخصیّت های متفاوت و حتّی متضاد را گردهم می آورد و حتّی کار به جایی می رسد که تواضع و افتادگی در نحوه معاشرت و نشست و برخاست را جایگزین عُجب و بد خُلقی می کند.

بازی ورق حتما باید با لباس راحت  صورت بگیرد.

وگرنه شلوار و پیراهن تنگ باعث فشار به رگ ها و مفاصل می شود و اتوماتیک وار ، آدم را عصبانی می کند.

امروزه مردم در جریان بازی ورق سعی می کنند نگوزند.

ولی در دهه شصت و هفتاد که گوزیدن در دورهمی های محلّی و دوستانه و همکارانه،کراهتی را بر نمی انگیخت ، به پا داشتن ِ  در فصل گرم و بیژامه در فصل سرد، کار گوزیدن را هم خیلی راحت می کرد.

بازی ورق توی شهر ما عمدتا همان بازی حُکم است.

بعداز حُکم ، رُک است که مشتری خود را دارد.

و درنهایت بازی پاسور و.

 ولی هیچ کدام مثل حُکم ، حالت دمدمی مزاجی و مشنگ بازی و شور و شعف برای تخلیه هیجانات و در نهایت میل به گوزیدن را در درون شخص ، ایجاد نمیکند.

پینوشت: 

این مقاله با همکاری علینقی کله ای و تُراب سیّد و موسسّه فرا آنفور ماتیک چاپ و انتشار ورق نایلونی براق تهیه شده است.

 

 

 


«مدتی قبل بود که شوهر سمانه به اتهام سرقت گاردریل های کنار جاده دستگیر شد. سرقت او باعث شده بود چند خودرو و اتوبوس در جاده تصادف کنند و ظاهرا در این تصادفات چند نفر هم کشته شده بودند. برای همین شوهر خواهرم در دادگاه به پرداخت جریمه هشتصد میلیونی و تحمل حبس محکوم شد. بعد از آن بود که سمانه تصمیم به طلاق گرفت.» سمانه در اقدام قانونی برای برگرداندن جهیزیه خود از خانه همسرش با حکم قضایی به خانه شوهرش رفت.
دولت به هر جان کندنی بود آزمون های مربوط به سال تحصیلی پیش رو بر گزار کرد و نتایج هم کم کم از راه می رسد. همین دولت برای سال تحصیلی پیش رو در مقطع متوسطه و دبستانی و پیش دبستانی ، برنامه ریزی کرده است و ظاهرا فردا قرار است زنگ مدارس به صدا درآید. پانزده روز زودتر از سال های قبل مدرسه ها باز می شود که به اصطلاح تا حدودی کمبود های سال قبل ، جبران شود. ولی ای کاش این دولت با عزمی جزم ، دستِکم برای شش ماه، شروع سال تحصیلی را به تاخیر می
عمر ی / فرهنگی دکتر عطاء الله مهاجرانی، به اندازه عمر جمهوری اسلامی است. این عمر چهل و یک ساله خالی از اشتباه نیست ولی این کار اخیر آقای مهاجرانی مبنی بر تایید یک عکس جعلی و کاملا آبرو ریزانه ، مشت خاکی شد که به چهره قابل قبول خودش پاشید. مهاجرانی خیلی سال است که در مواضع ی خود دچار بی ثباتی و تزلزل است و حتی کم کم دارد به چهره ای " مرموز" و " مشکوک" نظیر مسعود بهنود، در باور مردم جای می گیرد.
‌. تعجب اینجاست که چرا سایتی که زیر نظر آقای عالی پیام ( آقای هالو) اداره می شود، اجازه بازنشر چنین مطالب سخیفی زیر نام صادق هدایت را می دهد: صادق هدایت چه قشنگ گفت : نابینا غصه نخور . . در دنیا چیز قشنگی برای دیدن وجود ندارد . ماهم که میبینیم خود را به کوری زده ایم ، باور کن ! ماهی ها گریه شان دیده نمیشود ، گرگ ها خوابیدنشان ، عقاب ها سقوطشان ، و انسان ها درونشان ! ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﻴﻔﻬﻤﻴﺪﻧﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺩﺭﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ! ﺑﻪ
. دختر نوجوانی آبادانی در اقدامی هولناک به زندگی خود پایان داد. به گزارش ایلنا، دختر جوانی در خیابان منطقه زابل آبادان از طبقه چهارم یک ساختمان خود را به پایین انداخت. دقایقی نگذشت فریادهای کمک کمک مادری به گوش رسید و اهالی محل به سرعت از خانه بیرون آمدند و با صحنه هولناکی روبرو شدند. دختر 17 ساله که لباس بیرون از خانه به تن داشت از طبقه چهارم ساختمان به پایین سقوط کرده بود و مادرش در حالیکه بالای سر دخترش اشک می ریخت از مردم در خواست کمک می کرد.
. نزولِ آیه ی پاییز را درختان تلاوت می کنند و من در هوایی نهفته، به فصلِ ریزشِ خود رسیده‌ام، ابتدای بی برگی است، حاصل را بر زمین نهاده ام، و در انتظار ِ رویشی دیگر، به ریشه هایم باز گشته ام، آری ابتدای پاییز است، و ابتلای‌نبودن، اگرچه ساخته هاپرداخته ی‌من بوده، و حالا هم شاید، در حیرتم از رقصِ فرم هایی که، بر تخته پاره های زندگی، تن ها و من های ما را، بالا پایین می برند، امیدم به رویشِ جوانه های بی برگی است، ابتدای پاییز است و من در دبستانِ تمنایت،
. یارو نصف روز تو سبزه میدون وامیساد که بره کاشون، هیچ ماشینی سوارش نمی کرد ، برای جبران غرورش پیغام می داد به شهردار آرون یادت نره، سرِ راه منو سوار کن! سیّد محمّد خاتمی رئیس جمهور دوم خردادی ایران ، امروز به مناسبت شروع سال تحصیلی پیامی صادر کرده است و بر ی بودن محیط دانشگاه تاکید ورزیده است.
توفیق بزرگ دولت روبه پایان دکتر ، برگزاری آزمون های سراسری است که مهمترین آنها در پایان همین ماه ، با حضور یک میلیون و سیصد هزار نفر دانش آموز بر گزار خواهد شد. به هیچ وجه صلاح نبود این استرس و دلهره در دل فرزندان کشور و خانواده های آنها باقی بماند برای سال دیگری که اصلا معلوم نیست سر و تَه اش به کجا بند است. فارغ التحصیلان دوره متوسطه امسال باید به استراحت بپردازند و خانواده های آنها در آرامش قرار بگیرند.
من تا همین امشب ساعت ده ونیم هم که توی خونه ام نشسته ام و دارم روی گوشی ام تایپ می کنم ، برای دکتر رئیس جمهور محترم ، قائل به احترام هستم و دوران ۷ ساله ریاست جمهوری او را بر خلاف نظر همه مردم دنیا ، دوره ای مفید و ارزنده می دانم و مابقی این دوره اش را نیز خالی از ضرر می بینم. و یقین دارم اگر تاریخ حیات بشری و به تبع آن تاریخ کشور ما بر اثر کُرونا به انقراض حتمی نیانجامد و در دوره پسا کُرونا قرار باشد کسی یا کسانی به گذشته کشورما نگاهی
. این جریان وعده الهی مبنی بر واگذاری سرزمین های میان رود نیل در کشور مصر بیا تا رود فرات در عراق به پیروان یکی از ادیان ساکن در این مناطق همیشه مورد منافشه بوده است. توی این چهل سال خیلی بیشتر‌‌. گویا قوم یهود خیلی روی این موضوع تاکید داشته اند که همه این سرزمین ها مال خودشان است. من از دولت اسرائیل البته چنین ادعایی در جایی به صورت علنی و آشکار ندیدم و نشنیدم . منتهی تلویزیون جمهوری اسلامی همیشه می گفت که اسرائیل چنین قصدی دارد و پشت بندش اعلام‌می
نصف شب من اومدم از اونجا رد بشم، دیدم خیلی شلوغ بود. اوّل فکر کردم هیئت است. ولی هیئت نبود . جمعّیت می رفتتد داخل حسینیه و جمعی هم از حسینیه خارج می شدند. همه شاد بودند. پس عزاداری و ترحیم هم نبود. دیشب ، شب جشن هم نبود. منتهی شلوغ بود. کت و شلواری های توده البته نبودند. زورخونه ای های سابق هم نبودند. بوی شام و دیگ و این چیزها هم نبود. ولی همه ولو بودند. مردمی راحت و ریلکس ، بدون ماسک .
جامی‌‌ست که عقل آفرین می‌زندش سایه تعریف می‌کرد روزی آقای به‌آذین، نویسنده و مترجم نامور، و آقای شجریان مهمان او بودند. حرف خیام به میان آمد و شجریان با آواز این رباعی خیام را خواند: جامی‌‌ست که عقل آفرین می‌زندش صد بوسۀ مهر بر جبین می‌زندش این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش شجریان چنان آواز عجیبی خواند که به‌آذین پرید و دست شجریان را بوسید. سایه می‌گفت این کار آقای به‌آذین عجیب‌ترین کار دنیا بود.
. نوشته اند که سفیر فلسطین در کشور امارات به دلیل برقراری رابطه رسمی این کشور با اسرائیل ، قهر کرده و به نشانه اعتراض از امارات خارج شده. کاری که فقط به انزوای بیشتر کشور متبوعش منجر خواهد شد. شاید هم به او گفته اند بی زحمت پاشو برو ، ما دیگه نداریم خرج شما ها را بدیم. در هر حال فلسطین ِ امروز خیلی بدبخت تر از فلسطین دیروز است. واگر قرار باشد سفیرش با واسطه این و اون به ابوظبی برگردد، از فرودگاه تا تو خودِ سفارت باید سرش پایین باشد .
شاید خیلی از دوستان گذرشان افتاده باشد به خانه میراثیِ باز سازی شده مهینستان در محّله درِ باغِِ کاشان که به خانه " راهب " هم مشهور است. خانم پری زنگنه خواننده پُر آوازه موسیقی فولکلور ایران هنوز که هنوز است از این اسم گذاری گله مند است و دلخور که باید گفت حق هم دارد. خانم زنگنه امشب هم مثل همیشه کوچک نوازی کرد و زنگ زد و سراغ و احوالی که ببیند هنوز ما در این هوای گرم شهر زادگاه و پر خاطره او که در ماه های اخیر هر روز سه /چهار تا مُرده کرونایی را به
‌.‌ آیا میشه بهارعربی از نوع جدید در راه باشه؟ آیا میشه رویکرد تازه جهان عرب نسبت به دولت اسرائیل را ، " بهار عربی " دانست ؟ عرب ها از بهار قبلی اشان خیر زیادی ندیدند. گذشته از کشور تونس ، کشورهای لیبی و سوریه که کلا از میان رفتند . مردم مصر هم که برای همیشه دور آزادی و ی و این چیزها را خط کشیدند. ولی حالا می بینیم امارات و عمان و بحرین و ( مصر هم که از روز اول مشکلی نداشت با اسرائیل ) و .
. ???? «کاشانۂ دانش» اثر حسین پرتو بیضایی???? کاشانۂ دانش، کتابی در تاریخ و معرفی ادیبان کاشان و آران و بیدگل و در میان کتاب‌هایِ در پیوند با تاریخ کاشان، پس از تاریخ کلانتر ضرّابی، ارزشمندتر از دیگر نوشته‌های قدیمی است. سال‌ها از روزگار نگارش نخستین آن می‌گذرد و گویا به زودی، آقایان حسن و افشین عاطفی، شکل تصحیح شدۂ آن را منتشر خواهند کرد. حسین پرتو بیضایی، زادۂ آران است، پرورش یافتۂ کاشان و درگذشتۂ تهران.
مملکت ایران همینه! همین که در زیر می بینیم. مسئولیت ناپذیر. زیر کار دَر رو توجیه کن.پایمال کننده حقوق همدیگر. ✅عضو شوراي عالي نظام پزشكي: دوره طلايي مهار كرونا را از دست داديم حسین قشلاقی گفت، ایران در آینده نزدیک "شرایط بسیار بدی" را تجربه خواهد کرد. علیرضا زالی هم با توجه به زمان‌بندی و یافته‌های اپیدمی‌لوژیک هشدار داد که موج سوم کرونا در تهران در حال وقوع است. روز دوشنبه، ۲۴ شهریور (۱۴ سپتامبر) وبسایت خبری "مهر" به نقل از حسین
جمهوری اسلامی سرنگون بشو نیست. من از شنیدن این حرف ها تعجّب می کنم ، گاهی هم خنده ام می گیرد ، گاهی هم مشکوک می شوم و گاهی هم احساس بی تفاوتی دارم در هر حال کسانیکه با فحش و عصبانیّت و سخنرانی در رادیوها و این گوشه و اون گوشه دنیا مدام آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی را بر زبان می آورند ، این کُرک را باید از گوششان بکنند که روزی را ببینند که رژیم دیگری جای این رژیم نشسته است. محال است . عِرض خود نبرید و زحمت دیگران ندارید.
. آمار رکورد زده ی امروزِ تلفاتِ کرونایی هم ، امری عادی محسوب می شود. کشور خودمان ۱۵۷ نفر . بعد یک دور دنیا بزنید و مصیبت رو به فزونی بشر را در گوشه / گوشه زمین مشاهده کنید. در فاصله خیلی نزدیکی به پاییزقرار داریم ، زنگ مدارس و دانشگاه های سراسر جهان دست کم برای ده سال آینده به خواب فرو می روند و به جای آن ناقوس مرگ نواخته خواهد شد. چشم بشر به روی زندگی و نور و آفتاب و سبزه و کتاب و معشوقه و نامه های پستی کور می شود.
.۰ سلام من بیشتر با مصطفی مردادی (برادر مرحوم مرتضی) رفاقت داشتم. اوایل دهه هفتاد، برای بازی ورق به اتفاق دیگر دوستان، به خانه شان می رفتم. واقعا از زندگی این دنیا، چیزی نداشتند. یک خاطره هم دارم از سال ۵۹ و دبستان صباحی. روزی یکی از معلمان، برای تنبیه مرتضی، سکه ای را روی بخاری کلاس داغ کرد و روی دست مرتضی گذاشت. روز بعد پدر مرتضی به مدرسه آمد و جنجالی به پا شد. من در محله فخارخانه بزرگ شده ام. وقتی زندگی بسیاری از مردم آن محله را مرور می کنم، دلم می
ما شاید بتوانیم از جلو د دایی حسن آذریان با دروغ و جلدِ جعلی و پوزیشن های ساختگی ، خودمان را به نمایش بگذاریم تا مثلا تو میدون شهدا. ( صد قدم ) ولی از آنجا به بعد کم کم مردم با نگاه مشکوک ما را زیرنظر می گیرند . فوق فوقش تا تو فلکه شهرداری هم سری به ما ت میدن به نشونه احترام. ولی بعد از فلکه به آسیاب ماشالله عصاری نرسیده ، همه شروع می کنند به هو کشیدن. آدمیزاد خیلی نمی تونه بی تومبون بیاد تو کوچه و خیابون.
دلم برای مرتضی شاهه به شدّت سوخت. مرتضی مردادی معروف به مرتضی شاهه از بچگی اش پای تنور سنگکی عرق ریخت و سوخت و تامین کننده نون خانواده و چند سر عائله اش شد که هیچ چیز از مال دنیایی نداشتند. وامروز هم بعد از برگشت از کار در جاده کاشان به سمت آران و بیدگل، بر اثر تصادف، از دنیا می رود.
☝️ یک مفت خور تمام عیار. ما تو همون محلّه قدیمی مون فخارخانه هنوز هم نون مفت خورهای نزدیک به هفتاد سال و نزدیک به هشتاد سال و نود سال و صد سال هم داریم که عمری با مفت خوری زندگی کرده و زندگی می کنند. ولی هیچ کدام از انها روشنفکر نیستند و مدّعی هم نیستند. البته من طلبی از آقای ابراهیم گلستان ندارم که در این دنیای فاقد مسئولیّت مجازی ، درصدد ملامت و سرزنش او باشم . خوشبختانه به رغم شخصیّت ساده لوح و تاثیر پذیری که همیشه داشته و خیلی زود شیفته
. ✍️ امروز ، روز نخستِ برپایی نمایشگاه کتاب به صورت مجازی است . من دقیقا در جریان کّم و کیف این نمایشگاه نیستم. کی برگزار می کنه؟ کجا بر گزار میشه؟ هدفش چیست ؟ فقط شنیدم نمایشگاه کتاب به صورت مجازی در حال بر گزار شدن است. خدا پدرشان را بیامرزد . بالاخره اگر به فکر شکم مردم کشور نیستند ، دغدقه رشد فرهنگی آنها را دارند. قطعا امروز در فضا و سایت های مجازی بیرون از کشور و داخل کشور به این موضوع پرداخته شده است و احتمالا به فردوسی و کتاب شاهنامه نیز .
ناهار امروز مهمان دکتر علیرضا بلند نظر بودم . سفره ای با طعم سخاوت و بوی صحرا . من معمولا در مهمانی های خونه دوستان در کاشان ، چند دست پخت خانواده همسرم برایم تداعی می شود. خدا رحمت کند مرحومه جواهر نامور ، همسر سید مُنده علی مدیری و مادر بزرگ زهرا را . به قول قدیمی ها اگر آب گرم می کرد، ده تا لب و دهان می خواست بخورد . تمیزی، تنّوع ، بخشندگی و کرامت سفره های دختر او یعنی حاجیه فاطمه علاوه بر شکم های زیادی که از خودی و غریبه سیر می کند،چشم های خیلی از مردم

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز فروش سیسکم:بهترین و ارزانترین سیسیکمها معرفی کالا فروشگاهی معرفی کالا فروشگاهی فیلمیزیون اهــنگ ایرانیان مــوزیـــک ایـــرانیــان طلا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد پرورش فکر و طرز فکر و موفقیت KING_KHABARI